کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
smoke-cured پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
smoke-cured
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دود می کند
-
واژههای مشابه
-
cured
عملآورده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ویژگی فراوردهای که با روشهای نگهداری مواد غذایی مانند دودی کردن و خشک کردن و نمکسود کردن و شور انداختن تولید شده باشد متـ . عملآمده
-
cures
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درمان می کند، علاج، دارو، شفاء، شفاء دادن، بهبودی دادن، سالم کردن
-
cured
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درمان شده، شفاء دادن، بهبودی دادن، سالم کردن
-
cure
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درمان، علاج، دارو، شفاء، شفاء دادن، بهبودی دادن، سالم کردن
-
smoked
دودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ویژگی مادهای غذایی که آن را دود دادهاند
-
smoking
دودی کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] عملآوری مواد غذایی، بهویژه گوشت یا ماهی، با قرار دادن آنها در معرض دود متـ . دود دادن
-
smokings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیگار کشیدن، استعمال دخانیات
-
smokes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیگار کشیدن، دود، استعمال دود، دود کردن، دود دادن، سیگارکشیدن
-
smoked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دودی
-
smoke
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دود، استعمال دود، دود کردن، دود دادن، سیگارکشیدن
-
cure time, curing time
زمان پخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] فاصلۀ زمانی میان قرارگیری یک بسپار گرماسخت در معرض شرایط پخت تا هنگامی که خواص معینی در آن پدید آید
-
secondhand smoke, environmental tobacco smoke
دود دست دوم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد، روانشناسی] دود ناشی از مصرف سیگار در محیط که برای فرد غیرسیگاری آثار سوء دارد
-
curing salts
نمکهای عملآوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نمکهای مورد استفاده برای عملآوری مواد غذایی