کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
slime پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
slime
/slīm/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
slime
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لجن، لجن و گل، لعاب، چیز چسبناک، لجن مال کردن، خزیدن
-
واژههای مشابه
-
slimes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسلایدها، لجن و گل، لعاب، چیز چسبناک، لجن مال کردن، خزیدن
-
slimed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضعیف شده، لجن مال کردن، خزیدن
-
slime mould/ slime mold
کپک لعابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] هریک از ریزاندامگانهای ردۀ میکسومیسهتِس (Myxomycetes) و آکراسیومیسهتِس (Acrasiomycetes)
-
separator slime
لجن جداشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ناخالصیهایی که پس از جداسازی خامه از شیر پسچرخ در دستگاه جداساز باقی میماند
-
slime layer
لعابلایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] ترشحات منتشرشده از سطح باکتریها که بهسستی بر روی باکتری چسبیدهاند
-
slime eels
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زغال اخته
-
slime bacteria
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باکتری لجن
-
Fischer's slime mushroom
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قارچ لایه بردار فیشر
-
plasmodial slime mold
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قالب لجن پلاسمودیومی
-
acellular slime mold
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قالب لایه بردار زرد
-
cellular slime mold
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قالب لجن سلولی