کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
slanted پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
slanted
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
slanted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لغزش، شیب پیدا کردن، سرازیر شدن، کج شدن، کج کردن، کج رفتن، تحریف کردن، سرازیر کردن
-
واژههای مشابه
-
slants
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خم شدن، شیب، کج، سرازیری، کجی، خط کج، سطح اریب، نگاه کج، نظر، سراشیبی، شیب پیدا کردن، سرازیر شدن، کج شدن، کج کردن، کج رفتن، تحریف کردن، سرازیر کردن
-
slant asymptote
مجانب مایل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مجانبی که در دستگاه مختصات قائم با هیچیک از محورها موازی نباشد
-
slanted geometry
چیدمان مایل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ← چیدمان نامتعامد
-
slant fracture
شکست مایل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] شکستی از نوع شکستهای تحت تنش صفحهای که در آن صفحۀ جدایش فلز نسبت به محورِ اِعمالِ تنش مایل است
-
slant-eye
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کج خلقی
-
slant culture, slope culture
کشت درشیب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] کشت بر روی یک محیط جامد شیبدار در لولۀ آزمایش
-
inclined engine, slant engine
موتور اُریب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] نوعی موتور خطی که در آن محور سیلندرها نسبت به راستای قائم دارای زاویه است
-
جستوجو در متن
-
nonorthogonal geometry
چیدمان نامتعامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] هر نوع هندسۀ برداشت سهبعدی که در آن از شبکۀ راستخطها استفاده نمیشود متـ . چیدمان مایل slanted geometry