کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
slagged پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
slagged
/slag/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
slagged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرباره، تفاله گرفتن از
-
واژههای مشابه
-
slag
سرباره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، مهندسی مواد و متالورژی] اکسیدها و ترکیبات سیلیکاتی و سولفیدی و نظایر آنها و همچنین عناصر آلیاژی حاصل از ذوب فولادها و چدنها که از مهمترین مشخصههای آنها ذوب نسبی در دمای ذوب و بههمچسبیدگی است
-
slags
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرباره، خاکستر، تفاله، کف، چرک، درده، گداز اتشفشانی، فلز نیم سوخته، اشغال، تفاله گرفتن از
-
slagging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرباره، تفاله گرفتن از
-
slag blowhole
مُک سرباره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] نوعی مُک که محتوی آخال سربارهای است و عموماً در قسمت فوقانی قطعۀ ریختگی به وجود میآید
-
basic slag
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرباره پایه