کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
skinful پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
skinful
/ˈskinfo͝ol/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
skinful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوست صورت، باندازه یک خیک پر، شکم پر
-
واژههای مشابه
-
skinning
پوستکَنی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] جدا کردن پوست از لاشه
-
skinned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوست، پوست کندن، با پوست پوشاندن، لخت کردن
-
skins
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوسته ها، پوست، جلد، چرم، پوست انسان، خیک، خیگ، پوست کندن، با پوست پوشاندن، لخت کردن
-
skinfuls
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوست پوستی
-
skinning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوست، پوست کندن، با پوست پوشاندن، لخت کردن
-
skin traction
کشش پوستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] نوعی کشش که در آن ابزار کشش بر روی پوست اندام موردنظر قرار میگیرد
-
skin effect
اثر پوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ایجاد جریان متناوب در نزدیکی سطح جسم رسانا
-
skin friction
اصطکاک پوستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ← پَسار اصطکاک سطحی
-
wing skin
پوستۀ بال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] پوستۀ پهنی که سطح زبرین یا زیرین جعبهبال را تشکیل میدهد و کاهشدهندۀ تنش است
-
skin drag
پَسار پوستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ← پَسار اصطکاک سطحی
-
skin packaging
بستهبندی پوستپیازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی بستهبندی که در آن مواد را بر روی یک صفحه قرار میدهند و با یک لایۀ پلاستیکی شفاف میپوشانند
-
skin pack
بستۀ پوستپیازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی بسته حاصل فرایند بستهبندی پوستپیازی
-
skin flap
بالۀ پوستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] بالهای تماملایه شامل همۀ لایههای پوستی همراه با مقدار کمی بافت زیرجلدی