کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
skills پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
skills
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
skills
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مهارت ها، مهارت، کاردانی، چیره دستی، استادی، ورزیدگی، تردستی، هنرمندی، سررشته، زبر دستی، سامان، عرضه
-
واژههای مشابه
-
skill
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مهارت، کاردانی، چیره دستی، استادی، ورزیدگی، تردستی، هنرمندی، سررشته، زبر دستی، سامان، عرضه
-
skillful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماهر، استادکار
-
refusal skill
مهارت امتناع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] هریک از مهارتهای کلامی و غیرکلامی که فرد را قادر میسازد تا در برابر پیشنهاد مصرف مواد مقاومت کند
-
feeding skill
مهارت غذاگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] هریک از مهارتهای دست و بدن نوزاد انسان در دریافت اولین غذاهای مکمل بعد از شیر مادر
-
skilled worker
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کارگر ماهر
-
mechanically skillful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مکانیکی ماهرانه
-
skilled workman
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کارگر ماهر
-
information literacy, IL, information skills
سواد اطلاعاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] مهارتهای دستیابی و درک و ارزیابی و استفاده از منابع اطلاعاتی برای حل مشکلات و تصمیمگیریهای مؤثر