کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
skating پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
skating
/ˈskātiNG/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
skating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکیت بازی
-
واژههای مشابه
-
skatings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکیت ها
-
skates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکیت ها، ادم پست، اسب مردنی، لقمه ماهی، ماهی چهار گوش، کفش یخ بازی، کفش چرخدار، اسکیت بازی کردن، سرسره بازی کردن
-
skate 2, ice skate
یخسُره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] کفشی مجهز به یک تیغۀ عمودی در زیر کف آن، برای سُر خوردن روی یخ
-
ice skating, skating 2
یخسُری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] حرکت بر روی یخ با استفاده از یخسُره
-
track skate, skate
کفشخط فلزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] قطعهای فلزی با بخشی گوِهایشکل که روی ریل قرار میگیرد تا از حرکت خطنورد جلوگیری کند
-
skate 1, roller skate
چرخسُره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] کفش مخصوص چرخسُری که دارای چهار چرخ است
-
figure skating, figure ice skating
یخسُری نمایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] یخسُری با اجرای حرکات نمایشی
-
speed skate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکیت سرعت
-
ice skate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکیت روی یخ، اسکی روی یخ
-
racing skate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکیت مسابقه ای
-
barndoor skate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکیت باراندور
-
little skate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکیت کم
-
hockey skate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکیت هاکی