کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
silver screen پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
silver screen
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
silver screen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صفحه نقره ای، سینما، پرده سینما
-
واژههای مشابه
-
silverer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نقره ای، نقره کار
-
silvers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیلور، نقره، سیم، پول نقره، نقره پوش کردن، نقره فام شدن
-
silverers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نقره ای
-
silverized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نقره ای
-
silverize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
silverize
-
silverizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نقره ای
-
silvering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نقره ای، نقره پوش کردن، نقره فام شدن
-
silverizer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نقره ای
-
silverness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نقره ای
-
silver plating
نقرابکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] پوششدهی فلز با نقرۀ خالص یا آلیاژی از آن
-
silver storm
توفان نقرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← توفان یخ
-
silver service
پذیرایی نقرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] شیوهای از پذیرایی در غذاخوریها بهویژه در هنگام برگزاری ضیافتها که در آن پیشخدمت در سرِ میز، غذا را در ظرف مهمانان میگذارد
-
silver-plated
سیماندود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] ویژگی شیئی که با لایۀ نازکی از نقره پوشانده شود