کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
side effect پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
side effect
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
side effect
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عوارض جانبی، اثر جانبی، اثر فرعی، نتیجه جانبی، اثر زیان اور، واکنش ثانوی
-
واژههای مشابه
-
sidings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیاده روی، جانبداری، طرفداری، بستگی بحزب
-
sides
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دو طرف، سمت، طرف، جانب، پهلو، ضلع، سو، کناره، جنب، طرفداری کردن، طرفداری کردن از، در یکسو قرار دادن
-
on the side
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در طرف
-
siding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سایدینگ، جانبداری، طرفداری، بستگی بحزب، پهلویی
-
sided
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دو طرفه
-
sideness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تبليغات
-
side by side
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کنار کنار، پهلو به پهلو
-
side-to-side
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سمت به سمت
-
side-chain bond
فرهنگ لغات علمی
پیوند از شاخه فرعی
-
side by side refrigerator
یخچال ـ یخزن همبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] یخچال و یخزنی که از پهلو به هم چسبیده باشد
-
abreast, side by side
همبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] موقعیت یک کشتی نسبت به کشتی دیگر یا هر شیء و مکان قابلتشخیص، زمانی که پهلوبهپهلو و موازی آنها قرار میگیرد
-
side grafting/ side graft
چوپیوند جانبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] نوعی چوپیوند که در آن پیوندک در قسمت جانبی پایه قرار داده میشود
-
side bearing, side bearer
بالشتک کناری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] قطعۀ حملکنندۀ بار در بوژی یا گهوارۀ بدنه که نیروهای قائم حاصل از نوسانات جانبی وسیلۀ نقلیه را جذب میکند