کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
shunt resistance پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
shunt resistance
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
shunt resistance
فرهنگ لغات علمی
مقاومت موازی
-
shunt resistance
فرهنگ لغات علمی
مقاومت موازی
-
واژههای مشابه
-
shunted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شوت کرد، منحرف کردن، تغییر جهت دادن، از میان بردن، کنار گذاشتن، ترن را بخط دیگری انداختن
-
shunting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شوتینگ، منحرف کردن، تغییر جهت دادن، از میان بردن، کنار گذاشتن، ترن را بخط دیگری انداختن
-
shunts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
shunts، انتقال، مقاومت موازی، منحرف کردن، تغییر جهت دادن، از میان بردن، کنار گذاشتن، ترن را بخط دیگری انداختن
-
shunt route, shunt
مسیر تنظیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مسیری که برای حرکت قطار بدون مسافر و با سرعت پایین در نظر گرفته میشود
-
shunting signal
علامت تنظیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] علامتی که صرفاً به تنظیم حرکات قطار اختصاص دارد
-
shunt circuit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مدار شنت
-
portacaval shunt
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شنت portacave
-
electrical shunt
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شنت برق
-
yard locomotive, shunting locomotive
لوکوموتیو تنظیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] لوکوموتیوی برای سر هم کردن یا جداسازی واگنهای قطار در تنظیمگاه
-
marshalling yard, shunting yard
تنظیمگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] محلی در ایستگاه که در آن قطار و بار پذیرفته و ردهبندی میشوند و قطارهای جدید تشکیل و به مقصد مورد نظر اعزام میشوند