کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
shooting پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
shooting
/ˈSHo͞otiNG/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
shooting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیراندازی کردن، زدن، رها کردن، پرتاب کردن، جوانه زدن، درکردن، گلوله زدن، رها شدن، امپول زدن، فیلمبرداری کردن، عکسبرداری کردن، درد کردن، سبز شدن
-
واژههای مشابه
-
shoot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شلیک، فرزند، انشعاب، رویش انشعابی، رویش شاخه، درد، حرکت تند و چابک، رگه معدن، زدن، رها کردن، پرتاب کردن، جوانه زدن، درکردن، گلوله زدن، رها شدن، امپول زدن، فیلمبرداری کردن، عکسبرداری کردن، درد کردن، سبز شدن
-
shoots
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاخه ها، فرزند، انشعاب، رویش انشعابی، رویش شاخه، درد، حرکت تند و چابک، رگه معدن، زدن، رها کردن، پرتاب کردن، جوانه زدن، درکردن، گلوله زدن، رها شدن، امپول زدن، فیلمبرداری کردن، عکسبرداری کردن، درد کردن، سبز شدن
-
seismic shooting 2, shoot 6
لرزهسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] تولید امواج لرزهای در زمین با مادۀ منفجره یا به هر وسیلهای
-
shooting script
فیلمنامۀ اجرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] فیلمنامهای که در آن جزئیات فنی، مانند حرکات دوربین و نوع نما قید شود و کارگردان و فیلمبردار و دیگر اعضای گروه فنی از این فیلمنامه استفاده کنند
-
shoot-to-kill
مهمات مجاورتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مهماتی با فیوز مجهز به حسگر که بدون استفاده از سامانههای مهار و هدایت و جستوجو در مجاورت هدف فعال میشود
-
coppice shoot
جَست 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] آنچه پس از قطع درخت از رویش جوانههای موجود در کُنده به وجود آید
-
shoot 3
ستاک 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] اندامهای هواییای که در امتداد محور گیاه روبهبالا رشد میکنند
-
fan shooting
برداشت لرزهای بادبزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] یکی از روشهای لرزهنگاری شکستی برای شناسایی پیکرههایی با بیهنجاری سرعتی متـ . برداشت لرزهای کمانی arc shooting
-
arc shooting
برداشت لرزهای کمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ← برداشت لرزهای بادبزنی
-
shooting gallery
تزریقخانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] هر جا که در آن تزریق مواد اعتیادآور انجام شود
-
shooting guard
دفاع پرتابگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، بازیکن دفاعی که پرتابهای خوبی دارد
-
shoot 4
شلیک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در تیراندازی، عمل چکاندن ماشه یا رها کردن زهکمان
-
shoot back
شلیک متقابل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] دفاع از تجهیزات فضایی با شلیک به مهاجم