کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
shipping clerk پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
shipping clerk
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
shipping clerk
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کارمند حمل و نقل
-
واژههای مشابه
-
shipfuls
دیکشنری انگلیسی به فارسی
shipfuls
-
shipped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حمل می شود، با کشتی حمل کردن، سوار کشتی شدن، فرستا دن
-
shipful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
shipful
-
ship
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کشتی، سفینه، ناو، کشتی هوایی، جهاز، هواپیما، مرکوب، با کشتی حمل کردن، سوار کشتی شدن، فرستا دن
-
shippings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
shippings، حمل، کشتیرانی، ترابری، ناوگان
-
lighter aboard ship, LASH ship
سبکسازبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی کشتی مجهز به جرثقیل دروازهای که در آن سبکسازهای بارگیریشده را با بلند کردن یا شناورسازی بارگیری و جابهجا میکنند اختـ . ساب LASH
-
supply ship
ناو تدارکاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ناوی که کارکنان یا اقلام ضروری را جابهجا میکند
-
ammunition ship
ناو مهماتبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ناوی جنگی که ویژۀ حمل مهمات برای ناوها و هواگَردهای نیروی دریایی طراحی شده یا تغییر کاربری داده است متـ . مهماتبَر
-
battle ship
نبردناو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی کشتی جنگی بزرگ با زره ضخیم که دارای توپخانهای با بزرگترین قطرینۀ (calibre) توپ است
-
shipping agency
نمایندگی کشتیرانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مجموعهای که امور مربوط به کشتی را در بندر به نمایندگی از صاحب یا فرمانده کشتی یا اجارهکنندۀ آن انجام میدهد
-
shipping agent
نمایندۀ کشتیرانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فرد مأمور از طرف نمایندگی کشتیرانی
-
sailing ship
کشتی بادبانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← شناور بادبانی
-
salving ship
کشتی بازگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← شناور بازگردانی