کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
shields پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
shields
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
shields
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپرها، سپر، حفاظ، پوشش، حامی، پوشش محافظ، تخته، محفظه، سپرشدن، بوسیله سپر حفظ کردن، حفاظ پیدا کردن
-
واژههای مشابه
-
shieldings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محافظ ها، استحفاظ
-
shield
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپر، حفاظ، پوشش، حامی، پوشش محافظ، تخته، محفظه، سپرشدن، بوسیله سپر حفظ کردن، حفاظ پیدا کردن
-
shielding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محافظ، استحفاظ
-
shielding, shield 3
سپرگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کاهش دادن تابشهای هستهای در عبور از ناحیهای به ناحیۀ دیگر با استفاده از سپر/ حفاظ متـ . حفاظگذاری
-
laser shield
لیزرگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] محفظه یا پرده یا عینک یا هر وسیلهای که اثر انرژی لیزری را بر هدف، اعم از دستگاه و مدار و موجود زنده، کاهش میدهد
-
shield volcano
آتشفشان سپری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] آتشفشانی که به شکل سپر جنگی و مخروطی با دامنههای کمشیب است
-
shielded pair
جفت حفاظدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] خط انتقالی با دو سیم که هریک از آنها با پوششی رسانا احاطه شده است
-
shield 2
سپر 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] 1. محفظهای فلزی که وسیلۀ الکترومغناطیسی را در آن قرار میدهند تا از برهمکنش الکترومغناطیسی با میدانهای وسایل دیگر جلوگیری شود 2. مادۀ جذبکنندهای که در اطراف واکنشگاه/رآکتور هستهای قرار میگیرد تا از نشت تابشهای هستهای جلوگیری شود متـ...
-
cloud shield
سپراَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] 1. در حالت عمومی، اَبر گستردهای که طول آن بیش از چهار برابر عرض آن نباشد 2. در هواشناسی همدیدی، ساختار اصلی اَبر یک چرخندِ موجیِ نوعی که در سمت هوای سرد سامانۀ جبههای قرار دارد
-
precipitation shield
سپراَبر بارشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] در تصاویر ماهوارهای، بخشی از سپراَبر گسترده که بر مبنای دیدبانیهای سطح زمین یا راداری در آن بارش مشاهده میشود
-
shield grid
سپرشبکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] شبکهای در لامپ الکترونیکی که از آند و کاتد در برابر گرمای تولیدشده محافظت میکند
-
lava shield
سپر گدازه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] آتشفشانی سپری از نوع بازالتی
-
magnetostatic shielding
سپرگذاری مغناایستا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] حفاظت وسایل الکترومغناطیسی با استفاده از مواد نفوذپذیر برای جلوگیری از برهمکنش مغنادینامیکی با وسایل دیگر