کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
settle پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
settle
/ˈsetl/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
settle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حل کن، واریز، ته نشین شدن، ماندن، مستقر شدن، تصفیه کردن، مقیم شدن، مسکن دادن، فیصل دادن، تسویه کردن، مسکن گزیدن، نشست کردن، تصفیه حساب کردن، فرو نشستن، معین کردن، مستقر ساختن، واریز کردن، ساکن کردن، مقیم کردن، جا دادن
-
واژههای مشابه
-
settlings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حل و فصل، تسویه، مسکن گزینی
-
settled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حل شده، مقرر، چیز تسویه شده
-
settles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حل و فصل می شود، واریز، ته نشین شدن، ماندن، مستقر شدن، تصفیه کردن، مقیم شدن، مسکن دادن، فیصل دادن، تسویه کردن، مسکن گزیدن، نشست کردن، تصفیه حساب کردن، فرو نشستن، معین کردن، مستقر ساختن، واریز کردن، ساکن کردن، مقیم کردن، جا دادن
-
settling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حل و فصل، تسویه، مسکن گزینی
-
zone settling, hindered settling
تهنشینی تودهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] نوعی تهنشینی در غلظتهای متوسط که در آن ذرات نسبت به هم در موقعیت ثابتی قرار میگیرند و تودۀ ذرات بهصورت یکپارچه تهنشین میشود
-
crystal settling
تهنشینی بلوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] فرونشستن (sinking) بلورهایی با چگالی بالا در یک ماگما
-
compression settling
تهنشینی تراکمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] نوعی تهنشینی در غلظتهای زیاد که در آن ذرات در ساختارهای خاصی متشکل میشوند و تنها با متراکم شدن این ساختارها امکان تهنشینی بیشتر فراهم میشود
-
flocculent settling
تهنشینی لختهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] نوعی تهنشینی در غلظتهای نسبتاً کم که در آن ذرات ابتدا بهصورت لخته درمیآیند و سپس با سرعت بیشتری تهنشین میشوند
-
settle down
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حل کن
-
settling point theory
نظریۀ برونوزنپایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] نظریهای که براساس آن برای ثابت نگه داشتن وزن هر فرد باید رژیم غذایی و الگوهای تغذیهای و سطح فعالیت بدنی وی را پایش کرد
-
settling chamber 1
اتاقک رسوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] محلی که ذرات معلق در آن تهنشین میشود
-
settling chamber 2
اتاقک قرار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] بخشی از تونل باد در بالادست آزمونگاه که در آن سرعت جریان بهشدت کم میشود و تلاطم جریان پیش از ورود به آزمونگاه و شتابگیریِ مجدد از بین میرود
-
discrete particle settling
تهنشینی ذرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] نوعی تهنشینی در غلظتهای کم که در آن ذرات جدا از هم تهنشین میشوند و برهمکنش قابل توجهی بین آنها وجود ندارد