کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
separate out پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
separate out
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جدا کردن
-
واژههای مشابه
-
separator
جداساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی شیمی] دستگاه جداکنندۀ اجزای مخلوط
-
separately
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بصورت جداگانه، فردا
-
separated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جدا از هم، علیحده، مهجور
-
separative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جدایی، تجزیه طلب، جدا سازنده، فاضل، حاکی از جدایی
-
separativeness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جدایی
-
separator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جدا کننده، تفکیک کننده، جدا ساز، الت خامه گیری، دستگاه تجزیه، فارق، خامه گیر
-
separably
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جداگانه
-
separableness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جدایی
-
separable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جداگانه، قابل تفکیک، جدا شدنی، تفکیک پذیر، جدا کردنی، سوا شدنی
-
separators
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جدا کننده ها، تفکیک کننده، جدا ساز، الت خامه گیری، دستگاه تجزیه، فارق، خامه گیر
-
separating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جدا کردن، جدا سازی، فاصل، جدا ساز، حاجز
-
geoidal separation/ geoid separation
جدایش زمینوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] فاصلۀ بیضوی مرجع و زمینوار
-
chafer separation, reinforce separation
جدایی طوقهپوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] نوعی جدایی بهصورت ترکهای محیطی در بالای ناحیۀ لبۀ طوقه بهحدیکه مَنجید نمایان شود