کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
semiconductor پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
semiconductor
/ˈsemēkənˌdəktər,ˈsemˌī-/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
semiconductor
فرهنگ لغات علمی
نیمههادی
-
semiconductor
نیمرسانا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] مادۀ بلورینی که رسانندگی الکتریکی آن از فلزات کمتر و از عایقها بیشتر است
-
semiconductor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیمه هادی، نیمرسانا، جسم نیمه هادی
-
واژههای مشابه
-
semiconductors
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیمه هادی ها، نیمه هادی، نیمرسانا، جسم نیمه هادی
-
bulk semiconductor
فرهنگ لغات علمی
نیمه رسانای حجمی
-
amorphous semiconductor
نیمرسانای اَریخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مادۀ نیمرسانایی که ساختار بلوری ندارد و رسانایی الکتریکی آن کمتر از نیمرسانای بلوری است
-
piezoelectric semiconductor
نیمرسانای فشاربرقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نیمرسانایی که از خود اثر فشاربرقی/ پیزوالکتریکی نشان میدهد متـ . نیمرسانای پیزوالکتریکی
-
semiconductor device
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستگاه نیمه هادی
-
semiconductor unit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واحد نیمه هادی
-
diluted magnetic semiconductor
فرهنگ لغات علمی
نیمرسانای مغناطیسی رقیق