کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
sedimenting پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
sedimenting
/ˈsedəmənt/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
sedimenting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رسوب گذاری، رسوب کردن
-
واژههای مشابه
-
sediment
رسوب 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مواد جامد معلق در مایع که تهنشین شود
-
sedimentation
رسوبگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] فرایند تشکیل یا تجمع رسوب بهصورت لایههای مختلف
-
sedimentate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رسوب کردن
-
sedimented
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رطوبت، رسوب کردن
-
sedimentous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رسوبی
-
sediment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رسوب، لای، ته نشست، ته نشین، درده، طاقی، رسوب کردن
-
sedimentation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رسوب گذاری، ته نشینی، رسوب سازی، درزگیری، عمل یا فعالیت رسوبی، لای گیری، لایه گذاری
-
sedimentation rate, rate of sedimentation
آهنگ رسوبگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مقدار رسوب انباشتهشده در یک محیط آبی در طی یک دورۀ زمانی خاص
-
biogenous sediment, biogenic sediment
رسوب زیستزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، زمینشناسی] رسوباتی که گیاهان یا جانورانی مانند آبسنگهای مرجانی یا پوستۀ صدفها یا اسکلت دیاتومهها (Diatoms) یا شعاعیان (Radiolaria) یا روزنداران (Forami-nifera) یا کوکولیتوفورها (Coccolithophora) ایجاد میکنند
-
cosmogenous sediment, cosmic sediment
رسوب کیهانزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، زمینشناسی] رسوبات حاصل از تهنشینی غبارهای کیهانی یا ذرات ریز شخانهای در محیطهای رسوبی
-
sediment concentration
غلظت رسوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نسبت وزن رسوب خشک به رسوب موجود در مخلوط آب و رسوب
-
sedimentation unit
واحد رسوبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] لایه یا نهشتۀ حاصل از یک دورۀ خاص رسوبگذاری
-
Sedimentation diameter
قطر رسوبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] قطر یک کرۀ فرضی با وزن مخصوص و سرعت تهنشینی یکسان با یک ذرۀ رسوبی در همان سیال