کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
scratch awl پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
scratch awl
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خراش دادن
-
واژههای مشابه
-
scratched
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خراشیده شده، خاراندن، خراشیدن، قلم زدن، خراش دادن، خراشاندن، خط زدن، خارش کردن
-
scratching
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خارش، خاراندن، خراشیدن، قلم زدن، خراش دادن، خراشاندن، خط زدن، خارش کردن
-
scratches
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خراش، چرک نویس، خدشه، تراش، خاراندن، خراشیدن، قلم زدن، خراش دادن، خراشاندن، خط زدن، خارش کردن
-
scratch line
آتشبُر سردستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نوعی آتشبُر ناقص که با شتاب بهعنوان ابزاری اضطراری برای جلوگیری از گسترش حریق احداث میشود
-
scratch rusting
زنگزدگی خراشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] زنگزدگی در امتداد خط خراش بر روی سطح رنگشده که تا سطح فلز ادامه پیدا میکند
-
scratch ticket
بلیتِ خراشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، حملونقل ریلی] بلیتی که مسافر باید لایۀ روی نوشتههای آن را مطابق با زمان و مکان استفادۀ خود بخراشد تا منطقه و تاریخ اعتبار آن آشکار شود
-
striation1, scratch
شیار 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] خراش یا خط معمولاً موازی بر روی سطح سنگ که براثر یک رویداد زمینشناختی مانند حرکت یخسارها و رودها یا گسلش به وجود آمده است
-
scratch race
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسابقه خراش
-
scratch along
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خراش همراه، پلکیدن
-
chicken scratch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خراش مرغ
-
from scratch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از ابتدا
-
scratch up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خراشیدن
-
scratch paper
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاغذ خراش، کاغذ یادداشت، کاغذ مسوده، کاغذ سیاهه