کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
scourges پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
scourges
/skərj/
دیکشنری
رنج می برد
اسم
whip, scourge, lash, rawhide, flagellum
تازیانه
whip, lash, stick, whiplash, horsewhip, scourge
شلاق
bale, calamity, curse, disaster, misadventure, scourge
بلاء
scourge
وسیله تنبیه
rebuke, punishment, scourge
گوشمالی
فعل
lick, scourge, lambaste, flagellate, flog, knout
تازیانه زدن
punish, flog, castigate, penalize, amerce, scourge
تنبیه کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
scourges
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنج می برد، تازیانه، شلاق، بلاء، وسیله تنبیه، گوشمالی، تازیانه زدن، تنبیه کردن
-
واژههای مشابه
-
scourging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نابود کردن، موجب بلا
-
scourged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترسناک، تازیانه زدن، تنبیه کردن
-
scourge
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عصبانیت، تازیانه، شلاق، بلاء، وسیله تنبیه، گوشمالی، تازیانه زدن، تنبیه کردن
-
Scourge of God
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنج خدا
-
Scourge of the Gods
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنج خدایان