کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
scaffolds پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
scaffolds
/-ˌfōld,ˈskafəld/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
scaffolds
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داربست، چوب بست، دار، تخته بندی، سکوب یا چهار چوب، خاده، تخته بندی کردن، سکوبزدن، بدار اویختن
-
واژههای مشابه
-
scaffold
داربست 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] ساختار سهبعدی مصنوعی که نقش زمینۀ برونیاختهای را برای رفتارهای یاختهای و بازسازی بافت ایفا میکند
-
scaffoldings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داربست، چوب بست، سکوب بندی، چوب بست سازی
-
scaffolder
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داربست
-
scaffold
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داربست، چوب بست، دار، تخته بندی، سکوب یا چهار چوب، خاده، تخته بندی کردن، سکوبزدن، بدار اویختن
-
scaffolding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داربست، چوب بست، سکوب بندی، چوب بست سازی
-
scaffold burial, scaffold grave, tree burial
تدفین داربستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] واسپارشی که در آن جسد را در پارچه یا پوست حیوان میپیچیدند و بالای داربست چوبی رها میکردند