کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
scab پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
scab
/skab/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
scab
زخمه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] برجستگیهای نامنظم فلزی با لبههای تند و سطح تقریباً موازی با سطح قطعه که معمولاً فقط در چند نقطه به قطعۀ ریختگی متصل است
-
scab
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چاقو، جرب، حکه، پوست زخم، اثر زخم، گر، گری، دلمه بستن زخم، دله، خراش، پوسته پوسته شدن، خراشیدن
-
واژههای مشابه
-
scabs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چاقوها، جرب، حکه، پوست زخم، اثر زخم، گر، گری، دلمه بستن زخم، دله، خراش، پوسته پوسته شدن، خراشیدن
-
scabbed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چاق شدن، پوسته پوسته شدن، خراشیدن
-
scabbing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چاق شدن، پوسته پوسته شدن، خراشیدن
-
corner scab
زخمهگوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] برجستگیهایی فشرده و نامنظم در بخشهای وسیعی از قطعۀ ریختگی در مجاورت گوشههایی با زاویۀ تند که ظاهری شکسته دارند
-
fillet scab
تریشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] برجستگی نازک و تیغهمانند با سطح بیقاعده که در مجاورت گوشهها یا در کنارههای زوایای داخلی قطعۀ ریختگی به وجود میآید
-
scab corrosion
خوردگی زخمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی خوردگی که در زیر پوششهای معیوبی که به قطعه نچسبیده است، رخ میدهد
-
russet scab
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکه تکه
-
potato scab bacteria
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باکتری های چربی سیب زمینی