کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
save پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
save
/sāv/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
save
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صرفه جویی، پس انداز کردن، نگاه داشتن، اندوختن، نجارت دادن، رهایی بخشیدن، پس انداختن، فقط بجز، بجز اینکه
-
واژههای مشابه
-
save as
حفظ بانام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از زیرگزینههای پرونده که برای ذخیره کردن شکل موجود پرونده همراه با تغییر نام یا جای آن در حافظه به کار میرود
-
saves
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موجب صرفه جویی در، پس انداز کردن، نگاه داشتن، اندوختن، نجارت دادن، رهایی بخشیدن، پس انداختن
-
savings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پس انداز
-
saving
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صرفه جویی در، پس انداز، نجارت دهنده، رستگار کننده
-
saved
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ذخیره
-
save 1
حفظ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از زیرگزینههای پرونده که برای ذخیرهکردن شکلِ موجودِ پرونده در حافظه به کار میرود متـ . حفظ کردن
-
daylight saving
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صرفه جویی در نور روز
-
face-saving
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چهره صرفه جویی
-
savings and loan
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پس انداز و وام
-
savings bank
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بانک پس انداز، صندوق پس انداز، قللک
-
space saving
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صرفه جویی در فضا
-
save-all
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همه را ذخیره کن، چیزی که مانع زیان گردد، ادم خسیس، تور
-
face saving
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صرفه جویی در صورت