کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
sandwich plate پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
sandwich plate
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
sandwich plate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صفحه ساندویچ
-
واژههای مشابه
-
sandwiches
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساندویچ، ساندویچ درست کردن، در تنگنا قرار دادن
-
sandwiching
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساندویچ، ساندویچ درست کردن، در تنگنا قرار دادن
-
sandwiched
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساندویچ، ساندویچ درست کردن، در تنگنا قرار دادن
-
Sandwich islands
واژهنامه آزاد
نامیاست که جیمز کوک نخستین بار در دههٔ ۱۷۷۰ میلادی و به افتخار پشتیبان سفرهایش جان مونتگیو (ارل ساندویچ) بر روی این جزایر نهاد. (ویکی پدیا)
-
sandwich compound
ترکیب ساندویچی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] همتافتی که در آن یون فلز واسطه بین دو لیگاند مسطح قرار میگیرد و با آنها ازطریق چگالی الکترون پی تشکیل پیوند میدهد
-
Cuban sandwich
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساندویچ کوبایی
-
Victoria sandwich
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساندویچ ویکتوریا
-
open sandwich
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساندویچ باز
-
western sandwich
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساندویچ غربی
-
Sandwich Islands
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جزایر ساندویجی
-
club sandwich
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساندویچ باشگاه، کلاب ساندویچ
-
ham sandwich
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساندویچ ژامبون
-
Italian sandwich
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساندویچ ایتالیایی