کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
sagging پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
sagging
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
sagging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تضعیف، خم شدن، از وسط خم شدن، شکم دادن، اویزان شدن، صعیف شدن
-
واژههای مشابه
-
sag
ریشه 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] زائدهای پرمانند در ضخامتهای متفاوت با سطوح خشن و نامنظم که عموماً از گوشههای زیرین قطعه با زوایای باز امتداد یافته است
-
sagged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
sagged، خم شدن، از وسط خم شدن، شکم دادن، اویزان شدن، صعیف شدن
-
sags
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقوط، خم شدن، از وسط خم شدن، شکم دادن، اویزان شدن، صعیف شدن
-
sag
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقوط، خم شدن، از وسط خم شدن، شکم دادن، اویزان شدن، صعیف شدن
-
sag down
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقوط کردن
-
sag vertical curve
قوس مقعر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] راهی به شکل دو خط مماس که ازطریق یک قوس عمودی سهموی به یکدیگر وصل میشوند و در آن مماس ورودی سرازیر و مماس خروجی سربالاست