کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
sag پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
sag
/sag/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
sag
ریشه 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] زائدهای پرمانند در ضخامتهای متفاوت با سطوح خشن و نامنظم که عموماً از گوشههای زیرین قطعه با زوایای باز امتداد یافته است
-
sag
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقوط، خم شدن، از وسط خم شدن، شکم دادن، اویزان شدن، صعیف شدن
-
واژههای مشابه
-
sagged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
sagged، خم شدن، از وسط خم شدن، شکم دادن، اویزان شدن، صعیف شدن
-
sagging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تضعیف، خم شدن، از وسط خم شدن، شکم دادن، اویزان شدن، صعیف شدن
-
sags
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقوط، خم شدن، از وسط خم شدن، شکم دادن، اویزان شدن، صعیف شدن
-
sag down
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقوط کردن
-
sag vertical curve
قوس مقعر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] راهی به شکل دو خط مماس که ازطریق یک قوس عمودی سهموی به یکدیگر وصل میشوند و در آن مماس ورودی سرازیر و مماس خروجی سربالاست
-
جستوجو در متن
-
دیک
لغتنامه دهخدا
دیک . (اِ) مؤلف در یادداشتی نوشته اند: بگمان من این کلمه در طوالش بمعنی سگ باشد چه گیل دیک و گیله دیک . سگ گل دیلمان و گلاسکانه ٔ کردستان است یعنی نسترن است و گیله و گیل ، گل است و لفظ sag انگلیسها نیز مؤید این حدس است . (یادداشت مؤلف ).