کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
safe-deposit پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
safe-deposit
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
safe-deposit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپرده امن، صندوق اهن مخصوص امانت اشیاء گرانبها، گاو صندوق
-
واژههای مشابه
-
safeness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ایمنی
-
safe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی خطر، گاو صندوق، امن، ایمن، مطمئن، محفوظ، صحیح، اطمینان بخش، محفوظ از خطر، صدمه نخورده
-
safenesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ایمان
-
safes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گاوصندوق، گاو صندوق
-
deposition
نهشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] فرایندی که ازطریق آن گازهای کمیاب یا ذرات از جوّ به سطح زمین منتقل میشوند
-
deposition
نهشتهگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هرنوع تغییر شکل مواد فرهنگی، مانند دستساختهها و پدیدارها، از صورت اولیه به صورتی که در یک بافت باستانشناختی یافت میشود
-
deposits
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپرده، ته نشین، ته نشست، بیعانه، پول، گرو، گذاشتن، سپردن، ذخیره سپردن، تهنشین کردن، کنار گذاشتن، به حساب بانک گذاشتن
-
depositions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رسوبات، گواهی، ورقه استشهاد، نوشته
-
deposition
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گواهی، ورقه استشهاد، نوشته
-
deposited
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپرده
-
depositation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپرده گذاری
-
depositing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپرده گذاری، گذاشتن، سپردن، ذخیره سپردن، تهنشین کردن، کنار گذاشتن، به حساب بانک گذاشتن
-
depositional
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظاهری