کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
rumbles پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
rumbles
/ˈrəmbəl/
دیکشنری
غرق می شود
اسم
noise, smash, fuss, roar, rattle, rumble
سر و صدا
complaint, grievance, protest, denunciation, discontent, rumble
شکایت
denunciation, rumor, delation, rumble, tale, rumour
چغلی
mutter, murmur, gnarl, rumble
غرولند
rumble
چیز پر سر و صدا
فعل
understand, figure out, see, realize, comprehend, rumble
فهمیدن
rave, boom, fulminate, peal, roar, rumble
غریدن
rumble
صدای ریز و سنگین دراوردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
rumbles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غرق می شود، سر و صدا، شکایت، چغلی، غرولند، چیز پر سر و صدا، فهمیدن، غریدن، صدای ریز و سنگین دراوردن
-
واژههای مشابه
-
rumbly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غمگین
-
rumblings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرگوش
-
rumble
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خراب کردن، سر و صدا، شکایت، چغلی، غرولند، چیز پر سر و صدا، فهمیدن، غریدن، صدای ریز و سنگین دراوردن
-
rumble seat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صندلی گنگ