کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ruler پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ruler
/ˈro͞olər/
دیکشنری
خط كش
اسم
ruler, rule, ferule
خط کش
ruler, governor
حکمران
ruler, sovereign, commander, one in power
فرمانروا
line, script, streak, writing, track, ruler
خط
chief, ruler, commander, prefect, premiere
رئیس
ruler, superordinate, commander, emperor, governor-general
فرمانفرما
commander, general, leader, ruler, officer
سر کرده
diplomat, governor, hakim, politician, ruler, sovereign
سایس
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ruler
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خط كش، خط کش، حکمران، فرمانروا، خط، رئیس، فرمانفرما، سر کرده، سایس