کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ruin پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ruin
/ˈro͞oin/
دیکشنری
خراب کردن
اسم
destruction, ruin, desolation, demolition, downcast, ruination
ویرانی
ruin, destruction, decay, depravity, degeneration, spoil
تباهی
wreckage, ruin
خرابه
failure, destruction, damage, devastation, ruin, wreck
خرابی
ruin, ruined place
مخروبه
straying, error, deviation, aberration, perdition, ruin
ضلالت
naught, ruin, annihilation, extermination, extirpation, inexistence
نا بودی
فعل
ruin, destroy, take down, wreck, pull down, muck
خراب کردن
bane, wreck, annihilate, assassinate, consume, ruin
سربه سر کردن
corrupt, addle, bastardize, canker, debauch, ruin
فاسد کردن
begrime, black, ruin, make bitter, make black, blacken
سیاه کردن
ruin, annihilate, destroy
فنا کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ruin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خراب کردن، ویرانی، تباهی، خرابه، خرابی، مخروبه، ضلالت، نا بودی، سربه سر کردن، فاسد کردن، سیاه کردن، فنا کردن
-
واژههای مشابه
-
ruins
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ویرانه، یباب
-
ruined
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خراب، مخروب