کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
rucked پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
rucked
/rək/
دیکشنری
رد شد
فعل
squat, ruck
چمباتمه زدن
amass, cumulate, heap, aggregate, hill, ruck
توده کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
rucked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رد شد، چمباتمه زدن، توده کردن
-
واژههای مشابه
-
rucking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ریکارد، چمباتمه زدن، توده کردن
-
ruck
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رک، چین و چروک، چین و چروک وتاه، توده، کپه، توده خرمن، انبار حبوبات، جمعیت و ازدحام، خط، شیار، مردم عادی، چمباتمه زدن، توده کردن
-
ruck up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رعد و برق