کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
row پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
row
/rou,rō/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
row
ردیف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از تقسیمات طولی در امتداد طول که بهعنوان یکی از مختصات سهگانۀ کشتی محل استقرار بارگُنجها شمارهگذاری میشود
-
row
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ردیف، سطر، صف، خط، رج، قطار، راسته، رده، ریسه، قیل و قال، ردیف چند خانه، ردیف کردن، پارو زدن، راندن، قرار دادن، بخط کردن
-
واژههای مشابه
-
rowing
کرجیرانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ورزش قایقرانی با کرجی
-
rowed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ردیف، ردیف کردن، پارو زدن، راندن، قرار دادن، بخط کردن
-
rowings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رشته ها
-
rowing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قایقرانی، ردیف کردن، پارو زدن، راندن، قرار دادن، بخط کردن
-
rows
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ردیف، سطر، صف، خط، رج، قطار، راسته، رده، ریسه، قیل و قال، ردیف چند خانه، ردیف کردن، پارو زدن، راندن، قرار دادن، بخط کردن
-
row boat
کرجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی، ورزش] قایق باریک و درازی که آن را با یک پارو یا چند پاروی موازی به حرکت درمیآورند
-
sweep rowing
کرجیرانی تکپارویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] کرجیرانی با یک پارو که آن را با دو دست بهتناوب هر بار در یک سوی کرجی به کار میگیرند
-
lightweight rowing
کرجیرانی سبکوزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] مسابقۀ کرجیرانی برای ورزشکارانی که کمتر از 70 کیلوگرم وزن دارند
-
rowing club
باشگاه کرجیرانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] باشگاهی برای کرجیرانان بهویژه پاروزنانی که در رقابتهای ورزشی شرکت میکنند
-
head-to-row
خوشهدرردیف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] گزینش شجرهای (pedigree selection) غلات که در آن تعدادی خوشه از هر مزرعه انتخاب و بذرهای آنها در ردیفهای جداگانهای کشت میشوند
-
death row
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رد مرگ
-
rowing club
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باشگاه قایقرانی