کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
round-trips پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
round-trips
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
round-trips
واژهنامه آزاد
رفت و برگشت
-
واژههای مشابه
-
round trip
سفر رفتوبرگشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] حرکت مسافر از مبدأ به مقصد و بازگشت وی به همان مبدأ
-
round trip
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رفت و برگشت، سفر رفت و برگشت، سفردوسره
-
trip
سفر 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] حرکت یکطرفۀ شخص یا وسیلۀ نقلیه بهمنظور معین، به نقطهای خاص
-
trippings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
trippings
-
roundness
گردشدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] درجۀ سایش ذرات آواری که با میزان تیزی لبههای آن مشخص میشود
-
round
بالاران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] بخشی از لاشۀ دام که از پایین به ران و از پهلو به قلوهگاه محدود میشود
-
rounds
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دور، نوبت، دور زدن، گرد کردن، کامل کردن، بیخرده کردن
-
roundness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرد و خاک
-
rounded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرد، گرد شده، تمام، پر، بصورت عدد صحیح، شفاف شده، تمام شده، مستدیر
-
round-trip light time
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمان نور دور سفر
-
round-trip ticket
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلیط رفت و برگشت
-
mortar round
واژهنامه آزاد
بمب خوشه ای
-
round trip ticket, return ticket
بلیت دوسره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] بلیتی که برای رفتوبرگشت در مسیری یکجا خریداری شود