کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ringe پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ringe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حلقه
-
واژههای مشابه
-
ringings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زنگ ها
-
ringing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زنگ زدن، طنین انداز
-
ring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حلقه، انگشتر، میدان، گود، طنین، طوقه، محفل، طوق، ناقوس، زنگ اخبار، چنبر، صحنه ورزش، جسم حلقوی، صدای زنگ تلفن، عرصه، گروه، طنین صدا، زنگ زدن، احاطه کردن، چرخ خوردن، حلقه زدن، گرد امدن
-
ringed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زنگ زده، زنگ زدن، احاطه کردن، چرخ خوردن، حلقه زدن، گرد امدن
-
rings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حلقه، انگشتر، میدان، گود، طنین، طوقه، محفل، طوق، ناقوس، زنگ اخبار، چنبر، صحنه ورزش، جسم حلقوی، صدای زنگ تلفن، عرصه، گروه، طنین صدا، زنگ زدن، احاطه کردن، چرخ خوردن، حلقه زدن، گرد امدن
-
ringing tone, ringing signal
زنگ 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] صدایی در گوشی مخاطب که بر تماس ورودی دلالت دارد
-
piston ring, ring 2
رینگ پیستون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] هریک از حلقههای فلزی که در یکی از شیارهای روی دیوارۀ خارجی پیستون قرار دارد تا از نفوذ روغن به محفظۀ احتراق یا درزبندی محفظۀ احتراق جلوگیری کند متـ . حلقۀ پیستون
-
ring cairn, ring barrow
سنگچین حلقهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مرزبندی با سنگ یا خاک، به شکل دایره و دور محوطهای به قطر حداکثر بیست متر
-
oil control ring, oil scraper ring, scraper ring, oil ring
رینگ روغن پیستون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] رینگی که در پایینترین شیار پیستون قرار دارد و مانع از نفوذ روغن به محفظۀ احتراق میشود و در حرکت روبهپایین پیستون، روغن را از دیوارۀ سیلندر پاک میکند متـ . حلقۀ روغن پیستون، رینگ روغن، حلقۀ روغن
-
pinned piston ring, pinned ring
رینگ پیستون مهارشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] نوعی رینگ پیستون که با استفاده از مهار رینگ پیستون از حرکت چرخشی آن در داخل شیار پیستون جلوگیری میکنند متـ . حلقۀ پیستون مهارشده
-
dykes ring, dykes piston ring
رینگ تراکم پلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] رینگ تراکمی که برای درزبندی بهتر و جلوگیری از لرزش آن مقطعش آن را پلهای میسازند متـ . حلقۀ تراکم پلهای
-
piston compression ring, compression ring
رینگ تراکم پیستون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] رینگی که در بالاترین شیار پیستون قرار دارد و سبب آببندی محفظۀ احتراق و انتقال حرارت از پیستون به بدنۀ سیلندر میشود متـ . حلقۀ تراکم پیستون، رینگ تراکم، حلقۀ تراکم
-
ring fault
گسل حلقوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گسلی مدور که بهدنبال فرونشست کالدرایی(cauldron subsidence) یا گنبدهای نمکی (diapris) یا برخورد شهابسنگها به وجود میآید