کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
reticulation پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
reticulation
/riˌtikyəˈlāSHən/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
reticulation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بافتنی، شبکه بندی
-
واژههای مشابه
-
reticulate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکه تکه کردن، مشبک کردن، شبکه کردن، زنبوری
-
reticulated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکه تکه شده، مشبک
-
reticules
دیکشنری انگلیسی به فارسی
reticules، شبکه، شبکه شطرنجی و امثال آن
-
reticulately
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دقیق
-
reticule
دیکشنری انگلیسی به فارسی
reticule، شبکه، شبکه شطرنجی و امثال آن
-
reticulating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکه تکه کردن، مشبک کردن، شبکه کردن
-
reticulitis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رتیکولیت
-
reticuled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجذوب
-
reticulate, netted
مشبک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی نوعی رگبندی که در آن رگبرگهای فرعی انتهایی طرحی شبکهای تشکیل میدهند
-
reticulated crystals
بلورهای مشبک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بلورهای سوزنی که درهمرشدیهای تورمانند به وجود میآورند
-
reticulated python
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیتون مجزا
-
reticle, reticule, graticule
تورک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مجموعهای از نشانههای راهنما که در صفحۀ کانونی یک سامانۀ اپتیکی قرار داده میشود