کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
respond پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
respond
/riˈspänd/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
respond
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاسخ دادن، پاسخ، واکنش نشان دادن، عهده دار شدن
-
واژههای مشابه
-
responders
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاسخ دهندگان، پاسخگو، ماده اصلی خرج فشنگ، جواب گو، برق سنج
-
responded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاسخ داد، پاسخ دادن، واکنش نشان دادن، عهده دار شدن
-
respondent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاسخ دهنده، جواب گو، مطابق، واکنشدار
-
respondencies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاسخگویی
-
responde
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسئولیت
-
respondents
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاسخ دهندگان، جواب گو
-
respondences
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاسخ دهندگان
-
responds
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاسخ می دهد، پاسخ، پاسخ دادن، واکنش نشان دادن، عهده دار شدن
-
respondency
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاسخگویی
-
respondence
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاسخ دادن
-
co-respondent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشترکین، شریک جرم
-
respondent conditioning 1
شرطیسازی پاسخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ← شرطیسازی کلاسیک
-
respondent conditioning 2
شرطیشدگی پاسخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ← شرطیشدگی کلاسیک