کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
resinate پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
resinate
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
resinate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
resinate، صمغ کاج، انگم کاج، راتیانه، رزین، صمغ
-
واژههای مشابه
-
resinating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رزین کردن
-
resining
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوشبو کننده
-
resiner
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رزین کننده
-
resins
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رزین ها، رزین، صمغ، صمغ کاج، انگم کاج، راتیانه
-
resinousness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رزین
-
resinic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رزین دار
-
resin
اَنگُم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] دستهای از ترکیبات اسیدی و چسبناک که بسیاری از درختان و درختچهها بهویژه مخروطیان از خود ترشح میکنند متـ . رزین
-
resinous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رزین، صمغی
-
resinated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رزاقی
-
resinously
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسخره
-
resinize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
resinize
-
resinous luster
جلای رزینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] جلای کانیهایی یا سنگهایی که ظاهری شبیه به صمغ دارند
-
dispersion resin
رزین پراکنهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] پراکنۀ پایدار یک بسپار مایع