کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
reported پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
reported
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
reported
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گزارش داد، معروف
-
واژههای مشابه
-
reportable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل گزارش است، گزارش دادنی
-
reports
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گزارش ها
-
reporters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خبرنگاران، خبرنگار، گزارشگر، مخبر، مخبر رادیویی
-
reporter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خبرنگار، گزارشگر، مخبر، مخبر رادیویی
-
reporting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گزارش نویسی
-
closeout report
گزارش پایانبَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] مجموعۀ اسناد و مدارک مربوط به فرایند پایانبَری پروژه
-
docking report
گزارش حوضنشینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] گزارشی شامل علت حوضنشینی و آسیبهای واردآمده به ناو باتوجهبه وضعیت ناو و نیز کارهایی که در هنگام حوضنشینی بر روی آن انجام شده است
-
voyage report
گزارش سفر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گزارشی که فرمانده یک شناور برای صاحب کشتی یا اجارهکنندۀ کشتی تنظیم میکند و شامل اطلاعات مختلف از قبیل ورود به بنادر و خروج از آنها و بارگیری و تخلیه و مصرف سوخت و وضعیت جوّی است
-
minefield report
گزارش میدان مین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] گزارش شفاهی یا الکترونیکی یا کتبی مرتبط با فعالیت مینگذاری خودی یا دشمن که در قالبی استاندارد و ازطریق سریعترین وسیلۀ امنِ موجود ارائه میشود
-
meteorological report
گزارش هواشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] اعلام شرایط هواشناختی دیدبانیشده برای زمان و مکان معین
-
reporting bias
سوگیری گزارشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] سوگیری ناشی از ارائه یا عدم ارائۀ گزینشی اطلاعات توسط شرکتکنندگان
-
reporting weight
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گزارش وزن
-
earnings report
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گزارش درآمد