کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
repay پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
repay
/rēˈpā/
دیکشنری
بازپرداخت
فعل
give back, return, refund, repay, restore, excrete
پس دادن
evoke, regurgitate, refract, return, replicate, repay
بر گرداندن
repay
پس دادن به
retaliate, reprise, avenge, compensate, pay, repay
تلافی کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
repay
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازپرداخت، پس دادن، بر گرداندن، پس دادن به، تلافی کردن
-
واژههای مشابه
-
repayed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازپرداخت
-
repays
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازپرداخت، پس دادن، بر گرداندن، پس دادن به، تلافی کردن
-
repaying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازپرداخت، پس دادن، بر گرداندن، پس دادن به، تلافی کردن