کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
remaining پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
remaining
/riˈmāniNG/
دیکشنری
باقی مانده است
صفت
remaining, residual, relict, extant, residuary
باقی مانده
remained, remaining, stale, fatigued, fagged, tired
مانده
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
remaining
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باقی مانده است، باقی مانده، مانده
-
واژههای مشابه
-
remain
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماندن، اثر باقی مانده، باقی ماندن، اقامت کردن
-
remainer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باقی مانده
-
remains
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باقی، بقایا
-
remained
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باقی مانده است، مانده
-
remain down
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باقی می مونه
-
remain firm
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باقی بمانند
-
archaeological remains
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باقی مانده باستان شناسی