کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
relais پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
relais
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روابط
-
واژههای مشابه
-
relays
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رله ها، رله، بازپخش، ایستگاه تقویت، مسابقه دو امدادی، باز پخش کردن، تقویت کردن
-
relayed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رها شده، باز پخش کردن، تقویت کردن
-
relay
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رله، بازپخش، ایستگاه تقویت، مسابقه دو امدادی، باز پخش کردن، تقویت کردن، امدادی
-
relaying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رله، باز پخش کردن، تقویت کردن
-
impedance relay, distance relay
رلۀ فاصلهیاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] رلهای حفاظتی که محل رهبندی بهرهبرداری را تشخیص میدهد
-
relay group
گروهرله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مجموعهای از رلهها که بهمنظور خاصی در جعبهای در اتاق رله قرار میگیرند
-
relay interlocking
همبندی رلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی روش همبندی که در آن تأمین ایمنی ازطریق فناوری رله حاصل میشود
-
relay cropping
کشت همپوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی کشت مخلوط که در آن گیاه دوم پس از گل دادن گیاه اول در همان زمین کشت شود
-
relay rack
رَف رله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] محل نصب رله و دیگر تجهیزات
-
relay race
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسابقه رله
-
relay station
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ایستگاه رله
-
electrical relay
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رله برق
-
relay link
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لینک رله