کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
reimburses پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
reimburses
/ˌrē-imˈbərs/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
reimburses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازپرداخت می شود، پرداختن، خرج چیزی را دادن، باز پرداخت کردن، باز پرداختن، جبران کردن، هزینه کسی یا چیزی را پرداختن
-
واژههای مشابه
-
reimbursing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازپرداخت، پرداختن، خرج چیزی را دادن، باز پرداخت کردن، باز پرداختن، جبران کردن، هزینه کسی یا چیزی را پرداختن
-
reimbursed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازپرداخت شده، پرداختن، خرج چیزی را دادن، باز پرداخت کردن، باز پرداختن، جبران کردن، هزینه کسی یا چیزی را پرداختن
-
reimbursements
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازپرداخت، باز پرداخت
-
reimburser
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازپرداخت
-
reimburse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازپرداخت، پرداختن، خرج چیزی را دادن، باز پرداخت کردن، باز پرداختن، جبران کردن، هزینه کسی یا چیزی را پرداختن
-
reimbursement
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازپرداخت، باز پرداخت
-
cost-reimbursable contract
پیمان بازپرداخت هزینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] پیمانی که براساس آن خریدار باید هزینههای فروشنده را طبق توافق بپردازد