کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
rehabilitated پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
rehabilitated
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
rehabilitated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازسازی شده، دوباره ساختن، نوتوان کردن، توانبخشی کردن، دارای امتیازات اولیه کردن، تجدید اسکان کردن، اعاده حیثیت کردن، ترمیم کردن، بحال نخست برگرداندن
-
واژههای مشابه
-
rehabilitation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توانبخشی، نوسازی، نوتوانی، تجدید اسکان، احیای شهرت یا اعتبار
-
rehabilitant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازدارنده
-
rehabilitative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توانبخشی
-
rehabilitator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توانبخشی
-
rehabilitations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توانبخشی، نوسازی، نوتوانی، تجدید اسکان، احیای شهرت یا اعتبار
-
rehabilitate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازسازی، دوباره ساختن، نوتوان کردن، توانبخشی کردن، دارای امتیازات اولیه کردن، تجدید اسکان کردن، اعاده حیثیت کردن، ترمیم کردن، بحال نخست برگرداندن
-
rehabilitating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازسازی، دوباره ساختن، نوتوان کردن، توانبخشی کردن، دارای امتیازات اولیه کردن، تجدید اسکان کردن، اعاده حیثیت کردن، ترمیم کردن، بحال نخست برگرداندن
-
rehabilitation
بازپروری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] احیای زمین تخریبشده برای دستیابی به سطح قبلی تولید و پایدار نگهداشتن آن
-
rehabilitates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازسازی می کند، دوباره ساختن، نوتوان کردن، توانبخشی کردن، دارای امتیازات اولیه کردن، تجدید اسکان کردن، اعاده حیثیت کردن، ترمیم کردن، بحال نخست برگرداندن
-
nutritional rehabilitation/ nutrition rehabilitation
توانبخشی تغذیهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] بازگرداندن سلامت به کودکان و تغذیۀ مناسب آنها با استفاده از غذاهای خاص و بهکارگیری نحوۀ صحیح تغذیه
-
rehabilitation technology
فنّاوری توانبخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] فنّاوری ویژۀ برآورده کردن نیازهای افراد ناتوان و کمتوان و مددجو
-
rehabilitation engineering
مهندسی توانبخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] کاربرد سامانمند فنّاوری و روشهای مهندسی و اصول علمی در بررسی و حل مشکلات افراد ناتوان یا کمتوان در حوزههای آموزشی و شغلی و حملونقل و زندگی مستقل و دیگر فعالیتها
-
rehabilitative audiology
شنواییشناسی توانبخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] ← بازتوانبخشی شنوایی