کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
regulate پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
regulate
/ˈregyəˌlāt/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
regulate
واژهنامه آزاد
گناردن (گُناردَن). زبانزدِ دانشی. از «ویناردَن» در زبان پهلوی به سه چَمِ (معنی) فرمودن، اُستواندَن (ثابت کردن) و آراستن می آید.
-
regulate
تسطیح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] هموارسازی سطح اولیۀ راه برای لایهکوبی
-
regulate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنظیم کنید، تنظیم کردن، منظم کردن، تعدیل کردن، مرتب کردن، میزان کردن، درست کردن
-
واژههای مشابه
-
regulation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقررات، تنظیم، مقرره، قانون، قاعده، تعدیل، ایین نامه، دستور
-
regulations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آئین نامه، تنظیم، مقرره، قانون، قاعده، تعدیل، ایین نامه، دستور
-
regulated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنظیم شده است، مرتب
-
regulize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنظیم کنید
-
regulates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنظیم می کند، تنظیم کردن، منظم کردن، تعدیل کردن، مرتب کردن، میزان کردن، درست کردن
-
regulator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنظیم کننده، تعدیل کننده، الت تعدیل
-
regulating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنظیم، تنظیم کردن، منظم کردن، تعدیل کردن، مرتب کردن، میزان کردن، درست کردن
-
regulative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقرراتی، تنظیمی
-
ballast regulator
ماشین خطآرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ماشینی برای صاف و یکنواخت کردن لایۀ پارسنگ متـ . خطآرا
-
army regulation
مقررات نظامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ضوابط ناظر بر بخشهای مختلف نیروهای مسلح
-
fertility regulation
تنظیم باروری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] کاهش میزان باروری با گسترش پیشگیری از بارداری و تسهیل دسترسی به سقط