کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
regular polyhedron پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
regular polyhedron
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
regular polyhedron
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چندضلعی منظم
-
واژههای مشابه
-
regularizer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنظیم کننده
-
regulars
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منظم
-
regularizes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
regularizes، منظم کردن، تنظیم کردن، نظم دادن، مرتب کردن
-
regularize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنظیم کنید، منظم کردن، تنظیم کردن، نظم دادن، مرتب کردن
-
regularity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منظم بودن، نظم، نظم و قاعده، ترتیب، باقاعدگی
-
regularization
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنظیم
-
regularities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قوانین، نظم، نظم و قاعده، ترتیب، باقاعدگی
-
regulares
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قوانین
-
regularizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قانونی کردن، منظم کردن، تنظیم کردن، نظم دادن، مرتب کردن
-
regularized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنظیم شده است، منظم کردن، تنظیم کردن، نظم دادن، مرتب کردن
-
regularness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منظم بودن
-
regular footer, regular
راستپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] تختهبرفسُری که پای چپ خود را در جلو و پای راست را در عقب تختهبرف قرار میدهد
-
regular representation
نمایش منظم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار متـ . نمایش منظم گروه regular representation of a group