کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
reflexes پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
reflexes
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
reflexes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رفلکس، واکنش، عکس العمل غیرارادی
-
واژههای مشابه
-
reflexive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازتابنده، بازتابی، واکنشی، بازتابنده انعکاسی
-
reflexible
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انعطاف پذیر
-
reflexed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رفلکس شده
-
reflexiveness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازتاب پذیری
-
reflexively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازتابنده
-
reflex
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رفلکس، واکنش، عکس العمل غیرارادی
-
reflex
بازتاب 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] فعالیتی خودکار یا غیرارادی که ازطریق مدارهای عصبی نسبتاً ساده روی دهد، بیآنکه لزوماً شعور در آن دخالت داشته باشد * مصوب فرهنگستان اول
-
reflexives
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازخوردها
-
reflexivity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازتابی
-
reflexibility
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انعطاف پذیری
-
swallowing reflex, palatal reflex, palatine reflex
بازتاب بلع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] بلعیدن غیرارادی مادۀ واردهشده به دهان بهمحض تحریک کام
-
pupillary reflex, whyts's reflex, light reflex, photopupil reflex
بازتاب مردمک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] تغییر اندازۀ مردمک برحسب مقدار نوری که به چشم وارد میشود
-
reflex arc
قوس بازتاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] مسیر کمانی انتقال پیام عصبی که با اتصال اندامهای گیرنده و کنشگر سبب شکلگیری بازتابهای عصبی میشود