کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
red-shafted flicker پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
red-shafted flicker
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
red-shafted flicker
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوسو زدن قرمز
-
واژههای مشابه
-
shafted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شفت، تیر انداختن
-
shafts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شفت، محور، میل، میله، استوانه، چاه، بدنه، ستون، گلوله، تیر، پرتو، قلم، نیزه، چوبه، دسته، چوب، بادکش، دودکش، خدنگ، تیر انداختن
-
shaftings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
shaftings، میلهها، میله بهم متصل، مواد سازنده ساقه یا میله
-
shaft grave, shaft tomb
گور چاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گوری که در آن گورخانه در انتهای یک چاه عمودی قرار گرفته است
-
congo red
فرهنگ لغات علمی
رنگینه کنگورد
-
infra-red
فرهنگ لغات علمی
مادونقرمز
-
infra-red
فرهنگ لغات علمی
مادونقرمز
-
red shift
فرهنگ لغات علمی
انتقال به سرخ
-
redness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قرمزی، سرخی
-
rednesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قرمزی، سرخی
-
redded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قرمز شده
-
redding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Redding
-
reds
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قرمز، کمونیست