کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
recoil پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
recoil
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
recoil
پسزنی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] عقب رفتن یا دور شدن ذره یا سامانه براثر برخورد
-
recoil
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پس زدن، واکنش داشتن بر، بحال خود برگشتن، پس نشستن، لگد کردن، عقب نشستن، فنری بودن، بحال نخستین برگشتن
-
واژههای مشابه
-
recoiled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عقب افتاده، بحال خود برگشتن، پس زدن، پس نشستن، لگد کردن، عقب نشستن، فنری بودن، بحال نخستین برگشتن
-
recoiler
دیکشنری انگلیسی به فارسی
recoiler
-
recoilment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازخورد
-
recoiling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازخوانی، بحال خود برگشتن، پس زدن، پس نشستن، لگد کردن، عقب نشستن، فنری بودن، بحال نخستین برگشتن
-
recoils
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازخوانی می کند، واکنش داشتن بر، بحال خود برگشتن، پس زدن، پس نشستن، لگد کردن، عقب نشستن، فنری بودن، بحال نخستین برگشتن
-
recoilers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
recoilers
-
recoil force
فرهنگ لغات علمی
نیروی فنری