کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
reactivated پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
reactivated
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
reactivated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوباره فعال شد، دوباره فعال کردن
-
واژههای مشابه
-
reactivate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فعال کردن مجدد، دوباره فعال کردن
-
reactive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واکنش پذیر، واکنشی، انفعالی، واکنشدار
-
reactivates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوباره فعال می شود، دوباره فعال کردن
-
reactively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واکنش پذیری
-
reactivator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راکتیو
-
reactivities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واکنش پذیری
-
reactivation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فعال سازی مجدد، فعالیت مجدد
-
reactivating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فعال سازی دوباره، دوباره فعال کردن
-
reactivity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واکنش پذیری
-
reactiveness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واکنش پذیری
-
reactivity 1
واکنشپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] قابلیت نسبی اتم یا مولکول یا رادیکال در ترکیب شیمیایی با اتم یا مولکول یا رادیکال دیگر
-
taste reactivity
واکنشپذیری چشایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] کاهش حس چشایی در تشخیص مزهها در مقایسه با دیگر حسها
-
reactive voltage
ولتاژ ناکنا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مؤلفهای از ولتاژ متناوب که عمود بر بُردار جریان مدار است متـ . ولتاژ غیرفعال