کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
razing پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
razing
دیکشنری
انفجار
فعل
destroy, havoc, raze, rubble, demolish, devastate
ویران کردن
cut, slice, sliver, carve, cut off, chop
بریدن
erase, shave, efface, obliterate, rase, raze
ستردن
blur, wipe out, eliminate, deface, obliterate, blot out
محو کردن
shave, scrape, carve, trim, whittle, pare
تراشیدن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
razing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انفجار، ویران کردن، بریدن، ستردن، محو کردن، تراشیدن
-
واژههای مشابه
-
razeeing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
razeeing
-
razeing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظهور
-
razees
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شلاق زدن
-
razee
دیکشنری انگلیسی به فارسی
razee
-
razes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عشقه، ویران کردن، بریدن، ستردن، محو کردن، تراشیدن
-
razeed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریاد زد
-
razed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرد شده، ویران کردن، بریدن، ستردن، محو کردن، تراشیدن