کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ramble پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ramble
/ˈrambəl/
دیکشنری
خرگوش
اسم
ramble, gobbledygook, sputter
سخن بی ربط
twaddle, blether, balderdash, ramble, wish-wash
سخن بی معنی
stray, vagrancy, tramp, profligacy, ramble, vagabondage
ولگردی
distress, confusion, turmoil, depression, agitation, ramble
پریشانی
ramble
بی هدفی
roam, straying, divagation, quandary, ramble, vagrancy
سر گردانی
فعل
relocate, char, do, gig, kick in, ramble
کردن
roam, prowl, saunter, prog, loaf, ramble
پرسه زدن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ramble
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرگوش، سخن بی ربط، سخن بی معنی، ولگردی، پریشانی، بی هدفی، سر گردانی، کردن، پرسه زدن
-
واژههای مشابه
-
rambles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
rambles، سخن بی ربط، سخن بی معنی، ولگردی، پریشانی، بی هدفی، سر گردانی، کردن، پرسه زدن
-
rambled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رامبد، کردن، پرسه زدن
-
ramblings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ramblings
-
rambling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طنز، کردن، پرسه زدن
-
ramble on
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خندیدن